این یک واقعیت است که پس از هفتم اکتبر، هیچ چیز در اسرائیل هرگز مثل قبل نخواهد بود، نتانیاهو باید در پایان جنگ کنارهگیری کند، ولی با توجه به آشفتگیهای اجتماعی و سیاسی در ماههای قبل از جنگ، تغییرات میتواند فراتر از این باشد.
جامعه اسرائیل ماهها قبل از حملات حماس در هفتم اکتبر، بیش از هر زمان دیگری قطبی شده بود و تلاشهای دولت راست افراطی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیرکودک کش این رژیم برای سرکوب اصلاحات ضددموکراتیک مدنظرش، بزرگترین و پایدارترین اعتراضهایی را به دنبال داشت که اسرائیل تا به حال به خود دیده بود. در تابستان گذشته، نظرسنجیها نشان داد ۴۵ درصد از مردم بر این باورند اسرائیل در آستانه یک جنگ داخلی خشونتبار قرار دارد. پس از حملات و تصمیم متعاقب دولت برای راهاندازی یک کارزار همهجانبه علیه حماس، اسرائیلیها پشت جنگ متحد شدند، با این حال، نمیتوان گفت قطببندی جامعه از بین رفته است، به طوری که حتی در حال حاضر و در اوج جنگ هم اعتماد اسرائیلیها به دولت در پایینترین حد خود قرار دارد. این وضعیت برای دولت و تواناییاش در شکلدادن به نظم پایدار پس از جنگ چه معنایی می تواند داشته باشد؟
این یک واقعیت است که پس از هفتم اکتبر، هیچ چیز در اسرائیل هرگز مثل قبل نخواهد بود. اگرچه پیشبینی نتیجه و اثرات درازمدت جنگ غیرممکن است، اما بسیاری به این نکته اشاره کردهاند که ساختار سیاسی و دکترینهای امنیتی اسرائیل تا حدود زیادی دستخوش تغییرات عمیق خواهند شد، ضمن اینکه شکستهای اطلاعاتی فاجعهبار، قطعاً پیامدهای گستردهای بر تأسیسات امنیتی و دفاعی اسرائیل خواهد داشت. اسرائیل باید کلیت رویکرد خود را در قبال مناقشه فلسطین اصلاح کند. بسیاری بر این باورند که نتانیاهو باید در پایان جنگ از قدرت کنارهگیری کند. اما تغییرات آینده پیش رو، با توجه به آشفتگیهای اجتماعی و سیاسی در اسرائیل در ماههای قبل از جنگ، میتواند فراتر از این باشد. برکناری احتمالی نتانیاهو پیامدهای بزرگی خواهد داشت و بر بسیاری از مسائلی که بر اتحاد او با احزاب مذهبی در راست افراطی حاکم متکی بود، اثر میگذارد. همچنین میتواند فرصتی نادری برای تغییر شکل قرارداد اجتماعی اسرائیل فراهم کند. بیشتر اسرائیلیها پس از رویارویی خطرناک با حکومت استبدادی دولت حاکم، به وضعیت موجود رضایت نخواهند داد و چه بسا مسیر دیگری را طی کنند که خطرات بیشتری برای بقای این رژیم کودک کش که استبداد و آدم کشی در ذات آن است و مختص دولت نتانیاهو نیست، پیش بگیرند. از هم اکنون علائم آن خود را نشان داده است.اعتراضات همراه با توهین نمایندگان در « کنیست» نه تنها به دولت، بلکه ساختار سیاسی این رژیم و فرار طبقه مرفه این رژیم از کشور، گویای این واقعیت است که عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر شیرازه نظام سیاسی این کشور را فروپاشانده و رژیم صهیونیستی پس از جنگ متفاوت از رژیم صهیونیستی قبل از جنگ خواد بود.
تحلیلهای نادرست از حماس
دو تحول مختلف به عدمآمادگی اسرائیل برای مواجهه با هفتم اکتبر کمک کرد. مورد اول، درک نادرست دولت از امنیت این رژیم در سرزمین های اشغالی بود. در آغاز سال ۲۰۲۳، نتانیاهو و شرکای ائتلاف راستگرای او مطمئن بودند اسرائیل حماس را مهار کرده است. آنها تصور میکردند وظیفه اداره بیش از ۲ میلیون ساکن غزه، مواضع این جنبش اسلامگرای از نظر آنها رادیکال را تعدیل و تمرکز آن را به سمت حل مسائل و دوری از حملات فراتر از مرزهای این باریکه هدایت کرده است. مهمتر از آن، تشکیلات نظامی اسرائیل متقاعد شده بود که حتی اگر حماس سعی برای حمله کند، با سد امنیتی میلیارد دلاری که با فناوری پیشرفته در پایان سال ۲۰۲۱ در امتداد خط آتشبس۱۹۴۹ ساخته شده بود، خنثی میشود. در نتیجه احساس امنیت کاذبی در میان نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در مورد وضعیت در امتداد مرز سرزمین اشغالی با غزه ایجاد کرد. این فرضیات به ایجاد نقصهای امنیتی ویرانگر کمک و حملات حماس را بسیار مرگبار کرد. علاوه بر همه اینها، اصلاحات قضایی را که نتانیاهو در پی آنها بود نمیتوان کماهمیت تلقی کرد. تغییرات پیشنهادی نتانیاهو که اغلب صرفاً به عنوان ابزاری برای تصاحب قدرت با هدف کمک به تداوم نخستوزیری و جلوگیری از زندانی شدن خودش تلقی میشود، به طور جدی پایههای نظام صهیونیستی آنها را تخریب میکرد. چراکه این اصلاحات عملاً به قوه قضائیه مستقل این کشور پایان میدهد و برای بسیاری از اسرائیلیها راهی برای اطمینان از حفظ امتیازات و نفوذ فوقالعاده شهرکنشینان راست افراطی و بخشهای افراطی ارتدوکس در کشور خواهد بود. اگرچه افراطگرایان ارتدوکس تنها ۱۳ درصد از کل جمعیت سرزمین های اشغالی را تشکیل میدهند، اما نقش پررنگی در ائتلاف حکومتی دارند. اکثریت افراطیهای ارتدوکسها مدتهاست از خدمت در ارتش یا فعالیت به عنوان نیروی کار مشابه بقیه کشور خودداری کردهاند. اصلاحات قضایی به آنها این امکان را میداد به دریافت یارانههای ویژه و مشوقهای اقتصادی ادامه دهند، حتی اگر سهم آنها در امنیت ملی و اقتصاد رژیم صهیونیستی ناچیز باشد.
پیامدهای نادیدهگرفتن اعتراضات
از گذشته تاکنون، همواره رهبران صهیونیستی فکر میکردند میتوانند سیاستهای تفرقهانگیز و خطرناک را ترویج کنند، حتی اگر این امر موجب دوقطبیشدن رأیدهندگان و تضعیف امنیت ملی شود. همانند مفروضاتشان در مورد حماس، عزم دولت حاکم نتانیاهو برای نادیده گرفتن مخالفت گسترده با طرحهای بازنگری قضایی، اقدامی به شدت نادرست بود. شکستهای سیاسی و امنیتی بسیاری که به هفتم اکتبر منجر شد، مطمئناً پیامدهای گستردهای خواهد داشت. پیش از این، رئیس ستاد ارتش رژیم، رئیس اداره اطلاعات نظامی و مدیر شین بت، آژانس امنیت داخلی اسرائیل، مسئولیت حفرههای امنیتی را بر عهده گرفتهاند و به نظر میرسد همه به زودی و با پایان یافتن جنگ غزه از سمت خود استعفا کنند، با این حال تاکنون نتانیاهو به وضوح سکوت و از پذیرفتن مسئولیت اشتباهات در هفتم اکتبر امتناع کرده است، او ظاهراً خود را برای یک کمیسیون رسمی تحقیقاتی احتمالی در مورد آنچه رخ داده است، آماده میکند، با این حال گمان نمیرود سران سازمان های امنیتی رژیم صهیونیستی همگی پس از جنگ پاسخگو باشند، آن هم در شرایطی که شخص نتانیاهو سعی میکند از هرگونه عواقبی خود را در امان نگهدارد.
ارسال نظرات